1. توسد الصبر و اعتنق الفقر و ارفض الشهوات و خالف الهوي، و اعلم أنك لن تخلو من عين الله فانظر كيف تكون
صبر را بالش كن! و فقر را در آغوش گير! و شهوات را به دور انداز! و با هواي نفس مخالفت كن! و بدان كه در برابر ديده خدايي، پس بنگر كه چگونهاي؟
تحف العقول، ص 478
2. ثلاث من كن فيه لم يندم: ترك العجلة، و المشورة، و التوكل علي الله عند العزم
سه چيز است كه هر كس آن را مراعات كند، پشميان نگردد:
1 - اجتناب از عجله
2 - مشورت كردن
3 - توكل بر خدا در هنگام تصميم گيري.
مسند الامام الجواد، ص 247
3. ان أنفسنا و أموالنا من مواهب الله الهنيئة، و عواريه المستودعة، يمتع بما متع منها في سرور و غبطة، و يأخذ ما أخذ منها في أجر و حسبة، فمن غلب جزعه علي صبره حبط أجره و نعوذ بالله من ذلك
جان و دارايي ما، از بخششهاي گواراي خداست و عاريه سپرده اوست، تا آنجا كه از آن بهرهمند شويم مايه خوشي و شادي است، و آنچه از آن برگرفته شود اجر و ثواب است، پس هر كه جزعش بر صبرش غالب شود اجرش ضايع شده و پناه به خدا از آن.
تحف العقول، ص 479
4. من شهد أمرا فكرهه كان كمن غاب عنه، و من غاب عن أمر فرضيه كان كمن شهده
كسي كه در امري حاضر باشد و آن را ناخوش دارد، چون كسي است كه غائب بوده. و هر كه در امري حاضر نباشد ولي بدان رضايت دهد، مانند كسي است كه خود در آن بوده.
تحف العقول، ص 479
5. ثلاث يبلغن بالعبد رضوان الله تعالي: كثرة الاستغفار، و لين الجانب، و كثرة الصدقة
سه چيز است كه بنده را به رضوان خدا ميرساند:
1 - زيادي استغفار
2 - نرمخويي
3 - صدقه بسيار دادن.
مسند الامام الجواد، ص 247
6. إياك و مصاحبة الشرير، فإنه كالسيف المسلول يحسن منظره و يقبح أثره
از همراهي و رفاقت با آدم شرور و بدجنس بپرهيز! زيرا كه او مانند شمشير برهنه است كه ظاهرش نيكو و اثرش زشت است.
مسند الامام الجواد، ص 243
7. تأخير التوبة اغترار
به تخیر انداختن توبه فريب خوردن است.
تحف العقول، ص 480
8. طول التسويف حيرة
همواره به تأخير انداختن انجام كارها، موجب سرگرداني است.
تحف العقول، ص 480
9. القصد الي الله تعالي بالقلوب أبلغ من إتعاب الجوارح بالأعمال
با دلها به سوي خداوند متعال آهنگ نمودن، رساتر از به زحمت انداختن اعضا با اعمال است.
مسند الامام الجواد، ص 244
10. الإصرار علي الذنب أمن لمكر الله " و لا يأمن مكر الله الا القوم الخاسرون "
اصرار بر گناه آسودگي از مكر خداست، " و از مكر خدا آسوده نباشد جز مردم زيانكار ".
تحف العقول، ص 480
11. لا ينقطع المزيد من الله حتي ينقطع الشكر من العباد
افزوني نعمت از طرف خدا بريده نميشود، مگر شكرگزاري از سوي بندگان بريده شود.
تحف العقول، ص 480
12. إظهار الشيء قبل أن يستحكم مفسدة له
اظهار چيزي پيش از آنكه پايدار شود مايه تباهي آن است.
تح العقول، ص 480
13. المؤمن يحتاج الي توفيق من الله، و واعظ من نفسه، و قبول ممن ينصحه
ممن نياز دارد به توفيقي از طرف خدا، و به پندگويي از طرف خودش، و به پذيرش از كسي كه او را نصيحت كند.
تحف العقول، ص 480
14. العلماء غرباء لكثرة الجهال
عالمان، به سبب زيادي جاهلان، غريباند.
مسند الامام الجواد، ص 247
15. علم رسول الله (ص ) عليا (ع ) ألف كلمة، كل كلمة تفتح ألف كلمة
پيامبر اكرم صلوات الله علیه و آله، هزار كلمه (از علوم را) به علي علیهالسلام آموخت، كه از هر كلمهاي هزار كلمه منشعب ميشد.
مسد الامام الجواد، ص 97
16. إن رسول الله (ص ) قال لفاطمة (ع ): اذا أنا مت فلا تخمشي علي وجها، و لا ترخي علي شعرا، و لا تنادي بالويل، و لا تقيمي علي نائحة، ثم قال: هذا المعروف الذي قال الله عز و جل في كتابه و لا يعصينك في معروف "
رسول خدا صلوات الله علیه و آله به فاطمه سلام الله علیها فرمود: وقتي كه من از دنيا رفتم به خاطر من صورت نخراش! و مو پريشان مکن! و واويلا نكن و بر من نوحه نخوان! سپس فرمود: اين همان معروفي است كه خداوند عز و جل در كتابش فرموده: "و تو را در معروفي نافرماني نكنند."
مسند الامام الجواد، ص 101
17. إن القائم منا هو المهدي الذي يجب أن ينتظر في غيبته و يطاع في ظهوره، و هو الثالث من ولدي
قائم ما همان مهدي است كه در غيبتش بايد منتظرش شوند، و در ظهورش اطاعتش كنند. او سومي از پسران من است.
مسند الامام الجواد، ص 131
18. ملاقاة الاخوان نشرة و تلقيح للعقل، و إن كان نزرا قليلا
ملاقات و زيارت برادران سبب گسترش و باروري عقل است، اگر چه كم و اندك باشد.
مسند الامام الجواد، ص 242
19. من أطاع هواه أعطي عدوه مناه
كسي كه فرمان هواي نفس خويش برد، آرزوي دشمنش را برآورد.
مسند الامام الجواد، ص 243
20. الثقة بالله ثمن لكل غال و سلم الي كل عال
اعتماد به خداوند بهاي هر چيز گرانبها و نردبان هر امر بلند مرتبهاي است.
مسند الامام الجواد، ص 244
21. كيف يضيع من الله كافله، و كيف ينجو من الله طالبه، و من انقطع الي غير الله و َكّله الله إليه
چگونه ضايع ميشود كسي كه خدا عهده دار و سرپرست اوست، چگونه فرار ميكند كسي كه خدا جوينده اوست، و كسي كه توجهش به غير خدا جلب گردد، خداوند او را به همان شخص واگذار نمايد.
مسند الامام الجواد، ص 243
2. من لم يعرف الموارد أعيته المصادر
كسي كه محل ورود را نشناسد، از يافتن محل خروج درمانده گردد.
مسند الامام الجواد، ص 243
23. إتئد تصب أو تكد
اگر آرام حركت كنيد، به مقصود دست يابيد يا به آن نزديك ميشويد.
مسند الامام الجواد، ص 243
24. نعمة لا تشكر كسيئة لا تغفر
نعمتي كه براي آن شكرگزاري نشود، مانند گناهي است كه آمرزيده نگردد.
مند الامام الجواد، ص 243
25. من هجر المداراة قاربه المكروه
كسي كه سازش و مدارا با مردم را رها كند، ناراحتي به او روي ميآورد.
مسند الامام الجواد، ص 243
26. من عمل علي غير علم ما يفسد أكثر مما يصلح
كسي كه بدون علم و دانش كار كند، خراب كارياش بيش از اصلاحش خواهد بود.
مسند الامام الجواد، ص 244
27. اذا نزل القضاء ضاق الفضاء
چون قضاي الهي فرود آيد، عرصه بر آدمي تنگ آيد.
مسند الامام الجواد، ص 244
28. الأيام تهتك لك الأمر عن الأسرار الكامنة
روزگار و گذشت زمان، پرده از رازهاي نهفته برميدارد.
مسند الامام الجواد، ص 245
29. التحفظ علي قدر الخوف
به مقدار ترس احتياط كنيد.
مسند الامام الجواد، ص 245
29. لا هَدمَ لِلدینِ مِثْلُ البدعِ وَلا اَفْسَدَ لِلرّجُلِ مِنَ الطَّمَعِ
هیچ چیزی برای دین مخربتر از بدعت و برای انسان تباه کنندهتر از طمع نیست.
(نور الابصار، ص 332)
30. اَرْبَعُ مَنْ کُنّ فیهِ اِستَکْمَلَ ایمانَه: مَنْ اَعْطی للّه وَمَن مَنَع فِی اللّه وَاحَبّ لِلّه وَاَبْغَضَ فیه
چهار خصلت که در هر کس باشد، ایمانش کامل است؛ کسی که برای خدا ببخشد و در راه خدا منع نماید و برای خدا دوست بدارد و برای او خشمگین شود.
(کشف الغمه، ج 2، ص 349)
31. عَلَيْكُمْ بِطَلَبِ الْعِلْمِ، فَإنَّ طَلَبَهُ فَريضَةٌ وَالْبَحْثَ عَنْهُ نافِلَةٌ، وَ هُوَ صِلَةُ بَيْنَ الاْخْوانِ، وَ دَليلٌ عَلَى الْمُرُوَّةِ، وَ تُحْفَةٌ فِى الْمَجالِسِ، وَ صاحِبٌ فِى السَّفَرِ، وَ أُنْسٌ فِى الْغُرْبَة
بر شما باد به تحصيل علم و معرفت، زیرا فراگيرى آن واجب و بحث پيرامون آن مستحب و سودمند است. علم ارتباط میان دوستان و برادران، نشانه مروّت و جوانمردى، تحفه مجالس و محافل، همدم و رفيق انسان در سفر و انيس و مونس او در تنهایى است.
حلية الأبرار، جلد 4، صفحه 599.
32. لَنْ یَسْتَكْمِلَ الْعَبْدُ حَقیقَهَ الاْیمانِ حَتّى یُؤْثِرَ دینَهُ عَلى شَهْوَتِهِ، وَ لَنْ یُهْلِكَ حَتّى یُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلى دینِهِ
بنده حقیقت ایمان را در نمىیابد، مگر آنكه دین و احكام الهى را بر تمایلات و هواهاى نفسانى خود مقدّم دارد و كسى هلاك و بدبخت نمىشود، مگر آنكه هواها و خواستههاى نفسانى خود را بر احكام إلهى مقدّم نماید.
بحارالأنوار: ج 75، ص 80، ح 63.
33. إنَّ بَیْنَ جَبَلَىْ طُوس قَبْضَهٌ قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّهِ، مَنْ دَخَلَها كانَ آمِناً یَوْمَ الْقِیامَهِ مِنَ النّار.
همانا بین دو سمت شهر طوس قطعهاى مى باشد كه از بهشت گرفته شده است، هر كه داخل آن شود و با معرفت زیارت كند، روز قیامت از آتش در أمان خواهد بود.
عیون اخبارالرّضا(علیه السلام) - شیخ صدوق - ج 2، ص 256، ح 6.
34. مَنْ زارَ قَبْرَ أخیهِ الْمُؤْمِنِ فَجَلَسَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَاسْتَقْبَلَ الْقِبْلَهَ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ وَقَرَءَ: «إنّاأنْزَلْناهُ فى لَیْلَهِ الْقَدْرِ» سَبْعَ مَرّات، أمِنَ مِنَ الْفَزَعَ الاْكْبَرِ.
هركس بر بالین قبر مؤمنى حضور یابد و رو به قبله بنشیند و دست خود را روى قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره مباركه «إنّا أنزلناه» را بخواند از شداید و سختیهاى صحراى محشر در أمان قرار مىگیرد.
اختیار معرفه الرّجال - شیخ طوسی - ص 564، ح 1066.
35. ثَلاثُ خِصال تُجْلَبُ بِهَا المَوَدَّةُ: أَلاِْنْصافُ وَ الْمُعاشَرَةُ وَالْمُواساةُ فِى الشِّدَّةِ وَ الاِْنْطِواءُ عَلى قَلْب سَليم.
سه چيز است كه به وسيله آن دوستى حاصل گردد:انصاف، و معاشرت و هميارى در وقت سختى، و سپرى نمودن عمر با قلب پاك.
36. الْعامِلُ بِالظُّلْمِ، وَالْمُعینُ لَهُ، وَالرّاضى بِهِ شُرَكاءٌ.
انجام دهنده ظلم، كمك دهنده ظلم و كسى كه راضى به ظلم باشد، هر سه شریك خواهند بود.
كشف الغمّه: ج 2، ص 348، س 18، بحار: ج 75، ص 81، ح 69.
37. التَّواضُعُ زینَهُ الْحَسَبِ، وَالْفَصاحَهُ زینَهُ الْكَلامِ، وَ الْعَدْلُ زینَهُ الاْیمانِ، وَالسَّكینَهُ زینَهُ الْعِبادَهِ، وَالْحِفْظُ زینُهُ الرِّوایَهِ.
تواضع و فروتنى زینت بخش حسب و شرف، فصاحت زینت بخش كلام، عدالت زینت بخش ایمان و اعتقادات، وقار و ادب زینت بخش اعمال و عبادات; و دقّت در ضبط و حفظ آن، زینت بخش نقل روایت و سخن مىباشد.
كشف الغمّه: ج 2، ص 347، س 19، بحار: ج 75، ص 80، ح 65.
38. التَّوْبَةُ عَلى أرْبَع دَعائِم: نَدَمٌ بِالْقَلْبِ، وَاسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِحِ، وَ عَزْمٌ أنْ لایَعُودَ.
شرایط پذیرش توبه چهار چیز است: پشیمانى قلبى، استغفار با زبان، جبران كردن گناه ـ نسبت به همان گناه حقّ الله و یا حقّ النّاس ـ تصمیم جدّى بر این كه دیگر مرتكب آن گناه نشود.
بحارالأنوار: ج 75، ص 81، ح 74.
39. الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلى ثَلاثِ خِصال: تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.
مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است: توفیق از طرف خداوند متعال، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت كسى كه او را نصیحت نماید.
بحارالأنوار: ج 72، ص 65، ح 3، مستدرك الوسائل: ج 8، ص 329، ح 9576.
40. یَخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ یَغیبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ، وَ تَحْرُمُ عَلَیْهِمْ تَسْمِیَتُهُ، وَ هُوَ سَمّیُ رَسُول اللهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) وَ كَنّیهِ.
فرمود: زمان ولادت امام عصر (علیه السلام) بر مردم ـ زمانش ـ مخفى است، و شخصش از شناخت افراد غایب و پنهان است.
وسائل الشّیعه: ج 16، ص 242، ح 21466.
صفحه قبل 1 صفحه بعد
صفحه قبل 1 صفحه بعد